وارونگی های یک خواب
اینجا ساعت حوالی سالهای شصت و هفت است... اینجا جنگ است اسماعیل
۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه
تمشک های قهوه ای، این بار شما چرا!
اولش ترس داشت ، پایم را تکان دادم از هوا تمشک می بارید..چند بار لبم را گاز گرفت که خواب نیستم
ولی مثل همیشه دیر شد.
چند ماه است که ندیدمش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر