وارونگی های یک خواب
اینجا ساعت حوالی سالهای شصت و هفت است... اینجا جنگ است اسماعیل
۱۳۹۲ تیر ۱۲, چهارشنبه
مُهرِ مِهرم.
اثر انگشتم رو ی پولی که بهت دادم آی راننده تاکسی..
اثر انگشتم رویِ مهری که بهت دارم..آی رِفیق..
بهم پس بده بعدِ مرگم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر